-
رامسر
سهشنبه 20 شهریور 1386 16:56
سلام دوباره به همه دوستان من برگشتم!! اگه بخوام خلاصه کنم باید بگم که خیلی خیلی خوش گذشت. مسیر رفت رو از اردبیل رد شدیم و رفتیم مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی. واقعا جای قشنگیه. اگه گذرتون افتاد حتما برید و ببینید. یکی از زیباترین و عجیبترین قسمتهاش تالاریه به اسم چینی خانه. جریانش هم اینه که زمان شاه عباس امپراطور چین...
-
مسافرت
سهشنبه 13 شهریور 1386 02:54
۳ ساعت دیگه مثلا باید بیدار بشم که بریم مسافرت!!! فکر کنم با این اوضاع دیگه نخوابم بهتره!!! نیستم تا.... احتمالا دوشنبه هفته بعد رامسر بهم خوش بگذره!!
-
شمارش معکوس
شنبه 10 شهریور 1386 15:24
کورنمتر دست من بود. شماره معکوسش هم کار میکرد. آهسته اما کار میکرد. میدونستم که داره جلو میره. میدونستم که زمان داره میگذره اما.... شاید واقعا نمیدونستم چه اتفاقی داره می افته...تا... تا زمانی که ثانیه ها شروع کردن به سریعتر حرکت کردن. سیر حوادث داشت از دستم در میرفت و ... و من یه خورده ترسیدم صدای تیک تیک کرونمتر...
-
دفتر خاطرات
سهشنبه 6 شهریور 1386 00:36
بعد از یک غیبت طولانی دوباره سلام امروز داشتم دفتر خاطراتم رو دید میزدم. خیلی وقت میشه که چیزی توش ننوشتم. از تابستون سال 76 توش نوشته دارم!! الان که دوباره دارم میخونمشون به بعضی جاهاش که میرسم از خنده روده بر میشم. آخ که چه قدر قشنگ بچه بودم! بعضی چیزایی هم که توش نوشتم برام خیلی جالبه. یه پست از این چرت و پرتهای...
-
وهم سبز
شنبه 27 مرداد 1386 13:39
این شعر شاید تلخ ترین شعر فروغه و به گمان من زیباترین شعرش حتی تلخ تر و زیباتر از مرگ من!! برای یکی از دوستانم قسمتهاییش رو کامنت کردم و یهو هوس کردم متن کامل شعر رو اینجا بذارم تمام روز را در آئینه گریه میکردم بهار پنجره ام را به وهم سبز درختان سپرده بود تنم به پیلهء تنهائیم نمیگنجید و بوی تاج کاغذیم فضای آن قلمرو بی...
-
ویتریول!!
دوشنبه 22 مرداد 1386 14:02
متنی که در ادامه میخونین قسمتی از کتاب (ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد) اثر پائلولو کوئیلو هست. در حقیقت گلچینی از گفتگوی درونی ورونیکا بعد از بیدار شدن از بیهوشی در اثر یه خودکشیه ناموفق در بیمارستان روانیه. گرچه که در پایان کتاب ورونیکا به نحو دردناکی تغییر میکنه اما این قسمت کتاب برای من خیلی جالبه! مگه 99/99% ماها...
-
حرفهای شما
چهارشنبه 17 مرداد 1386 22:31
بریدا- حرفهای شما همونطور که گفته بودم آخرین پست بریدا حرفهای خود شماست راجع به این کتاب که لطف کردید و در بخش نظرات نوشتین. متشکرم از اظهار لطف همتون توت کوچولو (سحر عزیز) مطلبت خیلی قشنگ بود دامون جون جووووووونم! من این کتاب رو نخوندم باید برم بخونمش حتما!! خوشم اومد!! خاطره (که خیلی وقته نیست!!!) از آخرین دفعه ای...
-
دعا
شنبه 13 مرداد 1386 00:26
بریدا-6 (آخرین نقل قول) خداوندا! ما انسانیم و عظمت خود را نمی شناسیم. فروتنی طلب خواسته هامان را به ما عطا کن. چرا که هیچ آرزویی پوچ و هیچ تمنایی بیهوده نیست. خداوندا! تنها با پذیرفتن آرزوهایمان هست که میتوانیم بفهمیم واقعا کیستیم. خداوندا بگذار تا بفهمم هر رخداد نیکی که در زندگیم رخ می دهد به خاطر آن است که سزاوار...
-
تنها راه!
پنجشنبه 11 مرداد 1386 01:04
بریدا- 5 افرادی هستند که به خطاهاشان عادت می کنند و پس از مدتی همین خطاها را با سجایای اخلاقی اشتباه می گیرند و آن موقع برای تغییر زندگی بسیار دیر شده است. بسیاری ترجیح می دهند تمام زندگیشان را به ویران سازی راههایی بگذرانند که به آنها علاقه ای ندارند در حالی که می توانند در تنها راهی گام بردارند که می تواند آنها را...
-
شاید کمی بدون مقدمه!
سهشنبه 9 مرداد 1386 00:14
به بهانه 5 مرداد. شاید کمی دیر... دامون یعنی... ای سبز به اندیشه های روز جنگل بیدار آن رعب نعره ها در فضای درهم انبوهت آیا تناورترین درخت نیست؟ وحشی ترین کلام تو اینک حرکت برگ است بر شاخه های جوان... تلویزیون روی یکی از همین کانالهای سیاسیه و مثل همیشه کسی جلوش نیست! اسلامی نامی داره نطق میکنه اندر وجنات ملوکانه...
-
خطا
شنبه 6 مرداد 1386 14:18
بریدا- 4 در دنیا هیچ چیز کاملا خطایی وجود ندارد. حتی یک ساعت از کار افتاده هم می تواند دوبار در روز وقت دقیق را نشان دهد. پ.ن: یه بار دیگه هم میخونمش و به تمام اتفاقهای خوب و بد زندگیم، یه تجربه هایی که هیچ وقت نمی خوام یادآوری شه، به آدمهایی که هرگز نمی خوام ببینمشون و به روزهایی که دیگه نمی خوام تکرار شه لبخند...
-
بخش دیگر
پنجشنبه 4 مرداد 1386 14:53
بریدا-3 جوهره آفرینش مفرد است و این جوهره عشق نام دارد. عشق نیرویی است که ما را بار دیگر به هم می پیوندد تا تجربه ای را که در زندگی های متعدد و در مکانهای متعدد جهان پراکنده شده است، بار دیگر متراکم کند. وقتی معرفت نرینه به استحاله مادینه می پیوندد، وحدت عظیم جادویی خلق می شود که نامش فرزانگی است. ما ابدی هستیم، چون...
-
تا بینهایت
یکشنبه 31 تیر 1386 23:55
بار دیگر، شهری که دوست میداشتم چشم در مقابل چشم. نگاه و سکوت تنها ترکیبیه که نمیشه در مقابلش مقاومت کرد. لاله ای شدن گونه هاتو حس میکنی. ضربان قلبت توی گوشات تکرار میشه. سرتو بالا میاری. و نگات تو نگاهش گره میخوره. دیگه کارت تمومه! آره مثل بازیه فوتباله.اما خداحافظی در اوج مال کساییه که ارزش خودشون رو بالاتر از عشقشون...
-
بدون شرح!
سهشنبه 26 تیر 1386 00:15
خاطراتی هست که دوست نداری هیچ وقت تکرار شه... مثل بازیه فوتباله. خداحافظی باید در اوج باشه.پاهام میلرزه. دستام، همه بدنم داره میلرزه. چراغ سبز میشه. باید راه برم. باید راست و محکم راه برم. وسط خیابون وایمیسدم. نمیشه برگشت. نمیشه... نمیشه... چشام دیوونه شدن. عجب کاریه. گریه نکنی دختر. اینجا ولولست. نگاه میکنم. همه...
-
رویا!
پنجشنبه 21 تیر 1386 12:28
پلان اول بارها این کار رو کردم اما این بار نگرانم. نه نگران اون، نگران خودم! نگران اینکه دیگه هیچ وقت برنگردم! همه جا تاریکه. یه شب تاریک. خداحافظی میکنیم. پلان دوم یه کتاب 4000 صفحه ای رو ورق میزنم! انتظار چیزه بدیه. اتاق روشنه. مرد نگام میکنه و از روی اظطراب لبخند میزنه. یکی از زنا چیزی میگه. کتاب رو میبندم. صفحه...
-
جادو!!!
سهشنبه 19 تیر 1386 20:02
بریدا-2 جادو میتواند به تمام زبانهای قلب انسان صحبت کند. جادو یک پل است. پلی که اجازه میدهد از جهان مرئی به جهان نامرئی راه پیدا کنی و از هر دو جهان درس بگیری. به یاد داشته باش که جستجوی خدا یک شب تاریک است. که ایمان یک شب تاریک است و تنها راه معرفت نترسیدن از خطاست پینوشت: به جهان نامرئی اعتقاد دارید؟ شب تاریک ایمان...
-
ساختن یا کاشتن؟!
شنبه 16 تیر 1386 00:35
کتاب کویر رو با همون ۸ تا پست میبندم چون به این نتیجه رسیدم که اگه بخوام بنویسم باید کل کتاب رو اینجا بیارم که البته واضحه که نمیشه!! از این پست به بعد قسمتهایی از کتاب بریدا نوشته پائولو کوئیلو رو مینویسم. روی موضوع کلی کتاب نظری نمیدم. شاید بشه گفت که یه جور افسانه آمیخته با واقعیته!! اما مفاهیمی که توش بیان میشه...
-
چه خوبه که هستی!
سهشنبه 12 تیر 1386 00:23
حرفهایی هست که باید با نگاه گفت. حرفهایی هست که شنیدنی نیست، لمس کردنیه. حرفهایی هست که قابل درک کردن نیست باید حسشون کرد. و حرفهایی هست که نباید گفت! من ایمان دارم. به تو، به خودم و به اونی که... نمیدونم کجاست. من هنوز به معجزه ایمان دارم! چه خوبه که هستی! و ... بالهایت هرچه پرتوان تر پروازت هرچه تیزتک تر دور باد...
-
کویر
چهارشنبه 6 تیر 1386 17:23
کویر- نقل قول شماره8 عشق فرزند ایثار را ببین! به شکوه خلقت هستی است اخلاص را بنگر! به زلالی ملکوت خداوند است! که فاجعه ای ناگزیر می رسد و آن هنگامی است که عشق با معشوق مغایر می افتد و از این دو، یکی را باید قربانی کردو عشق به فرزند بدین گونه است و عشق خدا به انسان نیز از این گونه است. عشق در اوج اخلاصش به ایثار رسیده...
-
کویر
شنبه 2 تیر 1386 22:13
کویر- نقل قول شماره7 تراژدی الهی ما پرنده موهومی هستیم که در عدم پرواز میکنیم. پس ما چه هستیم؟ هیچ! هیچ! تنها و تنها پرواز! ویرژیل من مرده است و بئاتریس مرا دریا رها نخواهد کرد و در برابرم، تنها راهی که از من به این شهر بیهوده ها می پیوندد!... در باغ ابسرواتوار (این مقاله داستان گونه شاید یکی از تلخترین نوشته های...
-
کویر
دوشنبه 28 خرداد 1386 00:01
کویر- نقل قول شماره 6 معبودهای من دل دلایلی دارد که عقل از آن آگاه نیست و به وجود خدا دل گواهی می دهد. هر اروپایی دوتن است؛ یک پاسکال و یک دکارت. در هر مسلمانی یک بوعلی و یک بوسعید زندگی میکند. زندگی نه! جنگ. در هر من چینی کنفسیوس و لائوتزو با هم در کشمکشند. بهرحال هر کسی ارسطویی و مسیحی را در خود پنهان دارد. مگر نه...
-
کویر
چهارشنبه 16 خرداد 1386 23:19
کویر- نقل قول شماره 5 دوست داشتن از عشق برتر است (به نظر من این مقاله یکی از زیباترین نوشته های دکتر شریعتیه. اگه حوصله خوندن متنهای بلند رو ندارید، نخونید لطفا! بازی ای که اینجا با کلمات میشه برای کسی که دوست داره سرسری بخونه و رد شه گمراه کننده است!) عشق بزرگی وجود دارد که همچون دیگر عشقها ابزار کار نیست و آن عشق...
-
کویر
یکشنبه 13 خرداد 1386 23:19
کویر- نقل قول شماره 4 نامه ای به دوستم من کدامم؟! هرگاه تنها می شوم گروهی خود را بر من میاویزند که منم و من با وحشت و پریشانی و بیگانگی در چهره هریک خیره میشوم و خود را نمی شناسم! نمیدانم کدامم؟ نمیدانم بگویم از اینها من کدامم یا از اینها من کدام است؟ پس آنکه تردید می کند و در میان این "من"ها سراسیمه میگردد و میجوید...
-
کویر
جمعه 11 خرداد 1386 16:14
کویر- نقل قول شماره 3 کاریز درسهای راستین را نه با گچ و تخته، جمله و جزوه، که به رمز می آموزند. به اشاره تعلیم می کنند که این علم اطلاع نیست، انقلاب است، انباشتن حافظه نیست، به آتش کشیدن روح است، نه لذت که ریاضت؛ نه ناز، نیاز؛ علم نه آب، آتش؛ نه خاک، طوفان... ... سفر به آسمانها از روی زمین آغاز نمی شود. از درون شهرها...
-
کویر
چهارشنبه 9 خرداد 1386 17:19
من معمولا از دوباره خوانی یه کتاب خوشم نمی یاد. اما این وسط چند تا استثنا وجود داره که کتاب "کویر" دکتر شریعتی یکی از اونهاست. حالا که این کتاب رو بعد 10 سال دوباره می خونم می فهمم که اون موقع هیچ چی ازش نفهمیده بودم و مطمئنم که 10 سال دیگه هم موقع دوباره خوانی این کتاب بازم به همین نتیجه میرسم و این قصه سر دراز دارد....
-
کویر
چهارشنبه 9 خرداد 1386 17:17
کویر- نقل قول شماره 2 کویر انتهای زمین است. پایان سرزمین حیات است. کویر، این هیچستان پراسراری که در آن دنیا و آخرت روی در روی همند. دوزخ زمینش و بهشت آسمانش و مردمی در برزخ این دو... کویر! آنجا که همواره طوفان خیز است و همواره آرام. همیشه در دگرگون شدن است و هیچ چیز دگرگون نمی شود. همچون دریاست اما نه دریای آب و باران...
-
فردا
جمعه 4 خرداد 1386 23:04
بعد از جدایی ها آن بیقراریها فردا تو می آیی فردا تو می آیی بعد از گسستنها آن دلشکستنها فردا تو می آیی فردا تو می آیی...
-
روز ۱۵ ام
پنجشنبه 3 خرداد 1386 00:00
روز ۱۵ ام پایان یا شروعی دوباره! عقاب من! بازی 15 روزه ما امشب به پایان میرسه. می دونم که قرار بود بازیگر اصلی این 15 روز تو باشی اما من چنان مجذوب این بازی شدم که فکر میکنم از تو هم جلوزدم! میدونی، ما اشتباه بزرگی کردیم! اما شاید بزرگترین نتیجه این 15 روز رسیدن به همین اشتباه بود. در حقیقت ما بازی رو از دقیقه 90 شروع...
-
۱۵ روز از زندگی ؟؟؟ روزه من
چهارشنبه 2 خرداد 1386 00:13
۱۵ روز برای خودت زندگی کن!!! ۱ یک روز بیشتر به پایان این 15 روز نمونده. اما الان که برمیگردم و نگاهی به گذشته میندازم، با این حقیقت تلخ مواجه میشم که من نه در این 14 روز و در 14 روزهای بیشمار گذشتم هیچ وقت نتونستم برای خودم زندگی کنم. زندگی من، زندگی ما، به قول یه نفر یه تراژدی- کمدیه. بعضیها قسمت کمدی شو میبینن و برا...
-
۱۵ روز از زندگی ؟؟؟ روزه من
سهشنبه 1 خرداد 1386 01:32
۱۵ روز برای خودت زندگی کن!!! 2 2 نه حس گاها آزار دهنده تنهاییه 1 رو داره، نه به ابتذال 3 کشیده شده 2 معنیش من و تو نیست من و تو میشه1+1 2، 2+0 نیست 2+0 یعنی فقط من، من با یه شخصیت دوگانه 2، هیچ عددی منهای هیچ عدد دیگه ای نیست x-y=2 ، یه معادله غلطه. کم شدن، هیچ وقت به 2 نمیرسه. 2 تقسم هیچ عددی بر عدد دیگه ای نیست....