من امروز اولین کلاسم تو دانشگاه رو شروع کردم!!
اولین کلاس!!
فقط با دو تا فرق اساسی با کلاسای دیگم
1- اولین کلاسم از ترم 7 شروع شد
2- موقعیتم تو کلاس دقیقا 180 درجه نسبت به قبلا ها عوض شده بود!!! دقیقا 180 درجه!!!
حالا اگه راس میگین پیدا کنین پرتغال فروش را!!
اینم چند تا عکس باحال محصول مشترک دامون و یاشار
کاملا کاملا بدون شرح!
اولیش
دومیش
وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
گنج7دریا
خیلی وقته که به وبلاگم چند در میون کامنت میذاری! اگه اینجوری پیش بری منم میرم قهر هااااااااااااااااااااااا
راجع به پستت هم من تا اطلاع ثانوی خودمو میزنم به گیجی تا میزان آی کیوی رفقا دستمون بیاد D:
سلام.آره باید کاری کرد ولی آخه چه کاری؟
ممنون که بهم سر زدی دامون مهربون.بازم پیشم بیا.شاد باشی
مرسی دامون عزیزم از نظرات متفاوت و تامل برانگیزت .. در دو مورد مایلم بیشتر باههات حرف بزنم .. تصمیمات آنی و اخلاق ... حرفهای زیادی خواهیم داشت برای هم .. من اینطور فکر می کنم .. خوشحال میشم فرصتی بشه ببینیم همدیگر رو ! اگه شد بهم بگو .. البته اگه میشه ! سپاس رفیق دامون ..
سلام
من که نفهمیدم چی شد!!!!!!!
سلام دامون!!!
چه اسم باحالی داری.خوشم اومد.
وبلاگتم مثل اسمت باحاله.البته من که چیز زیادی از این پست دستگیرم نشد ولی حالا...
ولی اگه تو بیای پیش من شاید یه چیزایی دستت بیاد.
با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن.باشه؟منتظرت هستماااااااا.
با آرزوی بهترینـــــــــــها:بهـــــــــــار
آخ چه بد .. راست میگی .. آی دیتو بده و بگو کی ها آن میشی که ببینیم همو ...
سلام دوست عزیز من
یه چندروزی برای مسافرت رفته بودم یزد؛ منظورم فقط شهر یزد نیست خیلی جاهای دیدنی استان یزد رو رفتم ودیدم با یه دنیا احساس خوب امروز برگشتم خونه. می دونی که یزد یکی از جاهایی هست که زرتشتی ها درش نسبت به جاهای دیگه بیشتر تجمع دارن؛ برای همین آتشکده های قدیمی توی این شهر زیاده؛ توی یکی از این آتشکده ها قسمتی از سخنان زرتشت رو به دیوار زده بودن؛ که من با دیدن عکس اولی که گذاشته بودی یاد اون نوشته ها افتادم که توی چندتاش اشاره شده بود که نباید هیچکس رو به داشتن دین وآیینی خاص مجبور کرد. همه پیام آوران وبزرگان این حرف رو به نحوی زده اند؛ مثلا جمله معروف «لا اکراه فی الدین» و ....
در جواب کامنتت:
عزیزم من خودم هم بارها تصمیم گرفتم که به آپ کردن بلاگم یه نظمی بدم؛ اما از اونجایی که من درباره مسائلی که جوابی براشون پیدا می کنم و فکر می کنم شاید این سوال برای دیگران هم مطرح شده باشه مطلب می نویسم که هم یه جور این جواب رو برای خودم ثبت کنم تا بعدا ببینم یه روزی چطور فکر می کردم هم نظر کسایی که به این موضوع فکر کردن رو هم بدونم . ولی این روند یعنی تغییر در آگاهی من خیلی کند صورت می گیره. امیدوارم یه روزی خیلی سریعتر بشم تا بتونم سریعتر بلاگم رو آپ کنم. من این روزها که نمی نویسم کلی مطلب از وبلاگ دوستام که یکیش خودت هستی یاد می گیرم. اینهم برام به اندازه نوشتن با ارزشه.
من همیشه از مطالب هر دو وبلاگت لذت می برم. از لطفت هم واقعا متشکرم.
سلام دوست گلم.آپم و چشم به راه...پیشم بیا.شاد باشی...
سلام دامون جان
خوب هستی معذرت میخوام که دیر میام
امیدوارم زود به زود آپ کنم و سر بزنم
راستی الان هم به روز هستم
موفق باشی
میدونی فرق من با بقیه چیه؟
بقیه ان پست رو خوندن ولی سر در نیاوردن::ی
ولی من نخونده فهمیدم چی شد
مبارکه
گر چه یه کم دیر گفتم
سلام این میل من قاطی کرده گفتم اینجا جواب بدم....
چه خوب که اون کتابو خوندی این کتابم من برات میفرستمش...
راستی یعنی واقعا باید بگم مبارک باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وای مبارک باشه دامون جونم
سلام
امیدوارم که ترم خوبی در پیش داشته باشی
به روز هستم
دامون عصبانیم دارم عین ایو آواره ها می شم نمی تونم تو یه پستت دو تا نظر بزارم من از پست دوم به بعد ظهور می کنم می ترکونم یه جورایی
ببین آدما خیلی وقتا بین دو راهی قرار می گیرن حواستو جمع کن که بین دور اهی گم نشییی