پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این معنی

دامون: کلیه این احادیث از کتاب چهل حدیث در احکام بانوان, نوشته محمد شاکر الشریف, ترجمه اسحاق ابن عبدالله دبیری العوضی عینا نقل قول شده است, بنابراین هیچ گونه مسوولیتی در قبال صحت و سقم احادیث و ترجمه فارسی آنها بر عهده اینجانب نمی باشد.

.............................................................................................

 

زن در اسلام نقش مهمی را ایفا می کند. بعضی از امتهای قبل هیچ حقی را برای زن قائل نبودند و حق او را از او سلب می کردند ولی اسلام تمامی حقوق مشروع را به زن باز گردانید. زن نصف جامعه اسلام و بشریت را داراست. او مادر, خواهر, دختر و... است. خواستیم با ترجمه کردن این احادیث که ویژه خواهران می باشد خدمتی به آنها کرده باشیم و بدانند که به دست فراموشی سپرده نشده اند...

 

  1. عبدالله بن عمر از رسول الله روایت می کند که فرمودند: ((لا تمنعوا نساء کم المساجد وبیوتهن خیر لهم))

زنان خود را از رفتن به مساجد منع نکنید. ولی خانه هایشان (برای نماز خواندن) بهتر (ثواب بیشتر) از مساجد دارد.

 

  1. عایشه از رسول الله روایت میکند که فرمودند: ((قد اذن ان تخرجن فی حاجتکن))

برای قضای حاجات و برطرف کردن آن به شما اجازه خروج از خانه داده شده است.

 

 

  1. عبدالله بن مسعود از رسول الله روایت می کند که فرمودند: ((ان المراة عورة فاذا خرجت استشرفها فها الشیطان و اقرب ما تکون من وجه ربها و هی فی مقر بیتها))

زن عورت است و هنگامی که از خانه بیرون رود شیطان او را زینت و آرایش می دهد و نزدیکترین جا به خدایش درون خانه اش می باشد.

استشرفها الشیطان: او را در چشمهای مردان زینت و آرایش می دهد تا به او نگاه کنند. تا آنها را فاسد کند.

 

  1. ابو موسی اشعری از رسول الله روایت می کند که فرمودند: ((اذا استعطرت المرة فمرت علی القوم لیجدوا ریحها فهی کذا و کذا, قال قولا شدیدا و فی لفظ: فهی زانیة.))

اگر زن به خود عطر و بوی خوش زد و بر قومی (مردان) عبور کرد تا بوی او را بشنوند پس او چنین و چنان است. سخنی بسیار شدید و غلیظ. و در لفظ دیگر: پس او زناکار است.

 

  1. ابو اسد الانصاری -در حالی که از مسجد بیرون می رفت و مردان با زنان در راه با هم اختلاط میکردند و درهم می آمیختند- از رسول الله شنید که به زنان چنین فرمودند: ((استاخرن فانه لیس لکن تحققنا الطریق, علیکم بحافات الطریق, فکانت المرة تلتصق بالجدار حتی ان ثوبها لیلعلق بالجدار من لصوقها به.))

ای زنان کنار روید که برای شما به وسط راه رفتن جایز نیست. بر شماست که از کنار راه و جاده روید. پس زن خود را به دیوار می چسبانید تا اینکه لباسش به دیوار میچسبید تا برود.

 

  1. از ابو الملیح الهذلی روایت است که بعضی از زنان شهر (حمص) اجازه دخول به عایشه خواستند. عایشه گفت: ممکن است شما از کسانی باشید که به حمامهای عمومی (استخر شنا) داخل می شوید. از رسول الله شنیدم که می فرمود: ((ایها امراة وضعت ثیابها فی غیر بیت زوجها فقد هتکت ستر ما بینها و بین الله.))

هر زنی لباس خود را در غیر از خانه شوهر بیرون آورد او ستر و پرده بین خود و خدا را پاره کرده است.

 

  1. انس روایت میکند که رسول الله بر زنی که بر قبری ایستاده و گریه می کرد عبور کرد و فرمود: ((اتقی الله واصبری.))

تقوا پیشه کرده و صبر کن.

 

  1. ام بشر گوید: ((خطب امراة البراء بن معرور, فقالت: انی شرطت لزوجی ان لا اتزوج بعده. فقال النبی: ان هذا لا یصلح.))

رسول الله از زن البراء بن معرور خواستگاری کرد. زن در جواب گفت: من با شوهرم شرط بسته ام که بعد از مرگ او با دیگری ازدواج نکنم. رسول الله در جواب فرمودند: این شرط جایز نیست.

 

  1.  رسول الله فرمودند: ((لا یجوز للمرة امر فی مالها اذا ملک زوجها عصمتها.))

جایز نیست که زن وقتی شوهر کرد از مال خود هدیه کند مگر با اجازه شوهر.

شرح حدیث:

در کتاب (عون المعبود شرح سنن ابی داوود 9/462-463) در شرح حدیث بطور خلاصه چنین آمده است: مقصود از مال خود, چون عقل و خرد زنان کم است, ناقص العقل هستند پس نباید در مال خود تصرف کند مگر با مشورت شوهر خود آن هم از باب ادب و استحباب. پس اینجا نهی تنزهی است نه تحریمی. علما دیگر من جمله اللیث بن سعد گفته اند این بطور مطلق است. پس اگر هم زن رشید و عاقل باشد برایش جایز نیست که در مال خود تصرف کند نه در مقدار ثلث آن و نه کمتر مگر اینکه مال ناچیزی باشد. طاووس و مالک گفته اند که جایز است به اندازه ثلث و کمتر از آن صدقه دهد اما بیشتر از آن باید با اجازه شوهر باشد.

 

  1. از عبد الله بن مسعود روایت است که گفت: ((لعن الله الواشهات والمستوشهات والنامصات والمتنمصات والمتفلجات للحسن المغیرات خلق الله, ما لی لا الهعن من لعن النبی و هو فی کتاب الله: و ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا.))

خداوند خالکوب و خالکوب کننده و نامص (باریک کردن ابرو و کسی که برای دیگری این کار را انجام دهد) و کسانی که بین دندانهای خود فاصله قرار می دهند و می گشایند (برای زیبایی) و اینها همه از تغییر خلق و آفریده خداست, لعنت کرده است پس چرا من کسانی که پیامبر آنها را لعنت کرده, لعنت نکنم و آنهم در کتاب خداست که می فرماید: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و آنچه نهی کرده خودداری کنید و از خدا بپرهیزید.

 

  1. از عایشه روایت است که: (( ان امراة من الانصار زوجت ابنتها, فتمعط شعر راسها, فجاءت الی نبی فذکرت ذلک له, فقالت: ان زوجها امرنی ان اصل فی شعرها, فقال: لا, انه قد لعن الموصلات.))

زنی از انصار دخترش را به ازدواج یکی درآورد و موهای سرش افتاد و به نزد پیامبر آمد و جریان را به او عرض نمود و گفت شوهرش به من امر کرده که برای او موهای دیگری (باروکه) بیاورم. آنحضرت فرمودند خیر اینکار را مکن چون کسانی که مو را وصل می کنند لعنت شده اند.

 

  1. ابو سعید الخدری از رسول الله روایت می کند که فرمودند: ((کانت امراة من بنی اسرائیل قصیرة تمشی مع امراتین طویلتین فاتخذت رجلین من خشب و خاتما من ذهب مغلق مطبق ثم حشته مسکا و هو اطیب الطیب, فمرت بین امراتین فلم یعرفوها فقالت بیذها هکذا و نفض شعبة (احد الرواة) یده.))

زنی از زنان بنی اسرائیل کوتاه قد بود و با دو زن بلند قد می رفت. این زن دو پای تخته ای و یک انگشتر از طلا که بسته بود برای خود گرفت و آنرا پر از عطر مشک نمود و مشک از بهترین عطرهاست, پس بین آن دو زن بلندقد رفت و آنها او را نشناختند و او با دست خود به طرف آنها اشاره کرد.

شرح حدیث:

در شرح امام نووی بر صحیح مسلم 15/9 چنین آمده: حکم این عمل که زن انجام داد در شریعت اسلام اگر قصد و نیت او خوب باشد مانند اینکه پوشیدن خود را بخواهد تا اذیت و آزار نبیند, جایز است اما اگر قصذ افتخار و تکبر و تشبه به کسانی که بلندقد می باشند را داشته باشد و مردان را گول بزند, این عمل حرام است.

 

  1. از ابوهریره روایت است که پیامبر فرمودند: ((ویل للنساء من الاحمرین الذهب و المصفر.))

وای بر زنانی(که دو چیز سرخ را برای مردان اجانب نمایان کنند) طلا و لباس سرخ رنگ خود را.

 

  1. عبدالله بن عباس روایت می کند که : ((لعن رسول الله المتشبهن من الرجال بالنساء و المتشبهات من النساء بالرجال.))

پیامبر زنانی را که خود را به مردان همانند می کنند و مردانی که خود را به زنان همانند می کنند, لعنت فرموده است.

 

  1. عبدالله بن عباس روایت میکند که: ((ان جاریة بکرا اتت النبی فذکرت ان اباها زوجها و هی کارهة, فخیرها النبی.))

دختیر باکره نزد رسول الله آمد و گفت پدرش او را به ازدواج کسی در آورده که او را نمی خواهد و کراهت دارد. رسول الله او را به اختیار خودش گذاشت. یعنی به او اختیار دادکه اگر بخواهد نزد او بماند وگرنه او را ترک کند.

 

پینوشت: در ادامه این مطلب خواندن فرازهایی از صحیفه الاسرار امام خمینی را به همه دوستان عزیز توصیه می کنم.

نظرات 8 + ارسال نظر
کامران سه‌شنبه 14 خرداد 1387 ساعت 06:15 ب.ظ http://rofagha-sjk2.blogfa.com

خوب بود عزیز لینکش دادم و همنی طور وبلاگت را نیز لینک کردم
موفق باشی

علی چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 12:55 ق.ظ

سلام
دامون عزیز باز هم مطلبی نوشتی که آدم از خوندنش واقعا میبینه که ما کجای این دنیا قرار گرفته ایم
ممنونم به خاطر مطلبهای پر معنات
من آپم خوشحال میشم ببینمت
موفق باشی

علی چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 12:56 ق.ظ http://chickensoup.blogsky.com

اوسا على چهارشنبه 15 خرداد 1387 ساعت 06:09 ب.ظ http://isskra.persianblog.ir

تحفن محض، این اسلام مو گوه میمونه، تا چوب توش کنى بیشتر بو گند میده. برقرار باشى نویسنده!

جعفری جمعه 17 خرداد 1387 ساعت 02:33 ق.ظ http://adijafari.blogfa.com/

سلام عزیز
پوزش که من نبودم تل جواب شما رو بدم

۱-چهارشنبه شب ساعت ۹ بوفت ایران از کانال محبت تی وی
برادر مهیار آماده کمک به همه عزیزان هستند و نحوه دانلود را هم آوزش میدهند.
۲- با این آدرس و از طریق ایمیل تماس بگیرید تا هم آی دی مخصوص جهت شما درست کنند از امریکا و هم اگر کتابی لازم داشته باشید برایتان ارسال کنند.
: mahyar@kelisa-iranian.com
دامون عزیز ممنون از حضورتون

بهمن جمعه 17 خرداد 1387 ساعت 05:31 ب.ظ http://firman.blogfa.com

دوست عزیز
از این که این اشاره بصری باعث شد یکی از دوستانی که هیچو قت نظر نمیدهد یک چیزی بگوید خوشحالم
بهترین مخاطب ها نظر نمی دهند.
اما آن انگشت اشاره من نیست! آن تعهد را نشانه گرفته است و همین طور عدم تعهد را که خودش تعهد بزرگی است. انگشت های من آن قدر جیب هایم را کاویده اند که ته شان سوراخ است هر از چند گاهی هم که بخواهند یقه گیری کنند یقه خودم را می گیرند..... در مورد ترسیدن من هم وحشت می کنم ولی خوب آنجا هست اگر عکس اش را بر دارم میرود؟!
به هر تقد یر...
موفق باشید

[ بدون نام ] جمعه 17 خرداد 1387 ساعت 10:07 ب.ظ

خاک برسرت این احادیث ارزش به زن میده؟!

یکی به ماه اشاره میکرد و یکی دیگه فقط سر انگشت اون رو میدید!!
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!!!
فقط می تونم بگم که متاسفم
همین

ایسکرا یکشنبه 19 خرداد 1387 ساعت 04:26 ب.ظ http://isskra.persianblog.ir

دامون عزیز، نوشتى: "نسل جوان امروز ما واقعا نمیدونه دبنال چیه" و همانجا: "اطلاعات سیاسی, تاریخی, اجتماعی و روانشناختی خیلی خیلی کمی داریم". من فکر میکنم اگر این حرف رو ۵ سال پیش میزدى باهات موافق بودم. اما این مهم در مورد امروز جوانها و خصوصا دانشجویان صدق نمیکند. شما اگر روند مبارزاتى چند سال اخیر رو دنبال کرده باشى متوجه میشى که نسل جوان ما برعکس آنچه شما میگید روشن و شفاف خواست و مطالبه خود را مطرح کرده و بر سر گرفتن آنها مدام در دانشگاه و خیابان و محل کار با دولت درگیر بوده است. اعتراض و مقاومت آگاهى سیاسی, تاریخی, اجتماعی عجیبى لازم نداره، قرار نیست که مردم اول برن کتاب بخونن بعد مبارزه کنند. قوانین مبارزه و مقاومت در هیچ کتابى نوشته نشده، و تنها در رودررویى با دولت مرکزى و در کوچه و خیابان و محل درس و کار ممکن است. آگاهى سیاسى به نظر من مهم است، اما نه براى تک تک افراد، بلکه براى آنها که در نقش لیدر و رهبر ظاهر میشوند. درثانى شما جوانهاى امروزى رو دست کم نگیر. تو فکر میکنى مردم و جوانهاى امروز ایران سیاسى تر و آگاهترند یا مردم روسیه زمان انقلاب اکتبر؟
"نبود یک جریان هدایت کننده قوی : دقت کن نمی گم یک فرد!" . در این مورد باهات موافقم، اما یادمان باشد که "دانشجویان آزادیخواه و برابرى طلب" (د.ا.ب) تمام سعى و تلاش خود را کردن که بتوانند به چنین جریانى تبدیل شوند و بدرجات زیادى موفق شدند. حال بگذریم که چه تهمت و افترا و لجن پراکنى هم از طرف اطلاعات رژیم و یه عده چپى به رهبرى ایرج آذرین و تشکل قلابى "دانشجویان سوسیالیست" ، به آنها پرتاب شد. من فکر میکنم که د.ا.ب توانایى و پتانسیل آنرا دارد که این هدایت و رهبرى را انجام دهد، چون علیرغم دستگیرى و شکنجه و زندانى رهبرانشان، د.ا.ب نشون داده که میتواند در قالب رهبر این اعتراضات علنى ظاهر شده و نقش ایفا کند. تقویت د.ا.ب و دادن اعتبار به آن جایگاه آنرا بالاتر برده، و این کاریست که کا ما باید بکنیم.
دامون جان اعتراض اعتراض است، روزى به حکم اعدام اعتراض میکنى، روز دیگر به گرانى نان و روز بعد براى سالن مطالعه در دانشگاه. هیچکدام از اینها از نظر تاکتیکى بر دیگرى برترى ندارند، هرچند در محتوا فرق هست. میخوام بگم که مهمترین مسئله در این نوع حرکات و اعتراضات نه الزاما خود خواست مطرح شده، بلکه همبستگى و اتحاد دانشجویان براى گامى به جلو است. دقیقا به همان دلیل که خودت میگى ٩۵% مردم "گوسفند" هستن باید سوال کرد که پس چه انتظارى از ٩۵% گوسفند دارى؟ نوشتى: " لیاقت ملتی اینچنین چیزی بیشتر از این نیست". چرا؟ مگر ملت و مردم تقصیرشان چیست؟ مگر این مردم است که اعدام و سنگسار میکند؟ شما با سیستم آموزشى جمهورى اسلامى و این همه سانسور و خفقان انتظار دارى همه روشنفکر و سیاسى باشند؟ ... امکان نداره، شدنى نیست، توهمه این. شما حتى در یه جمله و یا کلمه به جمهورى اسلامى که مسبب این وضع موجود هست اصلا اشاره اى نکرده اى و بجاى آن مردم را گوسفند کرده و جوانان ایرانى را نفهم و ناحالى قلمداد میکنى. این منصفانه و اصولى نیست.
از کسى که مثل تو یا بقول خودت: " حرف نمیزنم. بحث نمی کنم. تلاش نمیکنم کسی رو متقاعد کنم. مبارزه نمی کنم." دیگر انتظارى نیست. چون تصمیم خودت رو از قبل گرفتى، که کارى نمیشه کرد، بیفایده ست، مردم گوسفند هستن و حالى نمیشن، و مسلما ناامیدى از لب و لوچ کلمات و جملات میباره. درک اینهم سخت نیست البته، هرکسى در ایران شرایط میتونه قرار بگیره، ناامید بشه و منزوى، اما یادمان باشه که همه اینطور نیستن و مبارزه و مقاومت حتى با عده اى کم اما ادامه داره و خواهد داشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد