پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

شروع...دوباره از نو!

رسیدم!

حس عجیبیه...

هزاران کیلومتر دورتر از همه چیزهای آشنا و عجیب تر اینکه حس میکنم غریبه نیستم!

دوره جدیدی شروع شده

و من با آغوش باز به استقبالش میرم.

همین


نظرات 6 + ارسال نظر
دختربهار چهارشنبه 29 تیر 1390 ساعت 12:54 ب.ظ

وای چه هیجان انگیز

خونه نو مبارک

زود زود بنویس

با عشق- دختربهار

سیا چهارشنبه 29 تیر 1390 ساعت 07:11 ب.ظ

حتما خوب یادته که کی این خروش و حرکت و اراده ت به تغییر شروع شد و چه زیباست برام که می بینم همچنان با همون انگیزه و انرژی ادامه داره .. درود بر تو مارال عزیزم .. دوستت دارم عمیقاْ و تحسینت می کنم دختر ...

یادمه عزیزم
و تو از همون اول باهام بودی. توی اون روزهای تارو تاریک و بدون کورسوی امید
جرقه اولیه رو خودت زدی
نبش...
چقدر خوب میشه اگه دوباره بنویسی سیاوش...

فریده پنج‌شنبه 30 تیر 1390 ساعت 03:48 ب.ظ

ای وای! کلی منتظر یک شرح مفصل از ورود و مواجهه شما با غرب بودیم همش همین؟!دیگه اینترنت رایگان با سرعت نور داری عذرت پذیرفته نیست.زودباش بنویس منتظریم!

باشه باشه نزن
زودی میام و مینویسم
قول میدم

مهدی هومن یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 09:24 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

‌خونه جدید ،‌حادثه های جدید ،‌دوستای جدید ...امیدوارم نوید زندگی بهتر برای شما باشه

نامپاک چهارشنبه 19 مرداد 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://jananesho.mihanblog.com

زندگی جدید در دیاری جدید مبارک

یاشار سه‌شنبه 25 مرداد 1390 ساعت 03:55 ق.ظ

مارال نازنینم بنویس
میام اینجا میبینم مثل قبل نیست دلم میگیره
منتظر نوشته هات هستم

یاشار؟
یاشار خودمون؟
عجب!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد