پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

سرسام

اول مرداد ۸۷

حسش الان دیگه گذشته...

این غم نیست. یه جور حس دلتنگیه. یه جور خفقان. حیرت نیست. اتفاقی نیفتاده تا به حیرت بیفتی. زندگی سیر طبیعی خودش رو طی میکنه. این شاید خودخواهیه. نهایت خودخواهی که اینطور خودش رو نشون میده. تصور همیشگی بودن. بودن. چه به صورت حضور فیزیکی و چه به صورت یه خاطره دائمی. وفاداری به یه خاطره بدون هیچ تعهدی. نهایت خودخواهی. وفاداری به یک عشق یک طرفه. پایبند بودن یکطرفه. نه به عنوان یک فداکاری که به صورت یک وظیفه. چیزی که باید باشه. بی چون و چرا. و حالا ناگهان دیوار خودخواهیت پاره میشه . پرنده از قفس پریده. یه چیزی این تو داره چنگ میشه. هشت سال عشق بی شائبه یک طرفه و حالا رهایی. بی مقدمه. این بی رحمی نیست. خودخواهیه توئه که غیر قابل تحملش میکنه . خاطرات هجوم می آرند. از هر طرف. بی رحمانه. نمی خوام فکر کنم. حرفها, نگاهها, خنده ها, اشکها, خاطرات, خاطرات, خاطرات کذایی. چیزی که آزار میده تغییره. تغییر چیزهایی که به نظرت ابدی بودند. چه قدر خام. خالی نمیشم. بی فایده است. ریشه احساسم رو پیدا نمی کنم. این حس کذایی رو. چه قدر از تغییر بدم میاد. حسم روی کاغذ نمی یاد. اصلا ولش کن...


امروز: ژان کریستف تموم شد. با اینکه توی این جال و هوایی که هستم احتیاج مبرمی داشتم که جان شیفته رو بخونم اما... در ژان کریستف غرق شدم. چند روزی وقت لازمه که یه خورده هضمش کنم. فقط می تونم بگم که لذت بردم. همین.

نظرات 5 + ارسال نظر
بامداد دوشنبه 7 مرداد 1387 ساعت 12:52 ق.ظ http://www.khalaban.tk

سلام . راستش مطلبتون رو که خواندم بدجوری دلم گرفت . نمی دونم چرا تمام احساسات بد در امروز خلاصه شده . قبل از اینکه مطلب شما رو بخونم به این فکر می کردم که تا کی می تونم در مقابل سیر طبیعی زندگی و بدتر از اون سیر طبیعی جامعه مقاومت کنم تا کی توان این رو دارم که در جهت مخالف این رودخانه توغیان (نمی دونم که توغیان رو درست نوشتم یا نه ) کرده شنا کنم بدون اینکه چیزی رو از دست بدم .
بعد که فکرش رو کردم دیدم چیزهای زیادی رو ازدست دادم اما بعدش فهمیدم که من اصلا اونا رو نداشتم که بخوام از دستشون بدم . امروز روزی بود که حتی موسیقی هم نتونست کمکی به احوالم کنه . حالا هم که نوشته های شما که حسابی بوی ناامیدی می ده . شما نوشتید که وفاداری به یک عشق یک طرفه . نمی دونم شاید من گرفتار این عشق یک طرفه هستم . خیلی بده که آدم خاطرات خوش زندگیش از تعداد انگشتان دست تجاوز نکنه اونم خاطرات با عشقی یک طرفه . کاش عشق من هم توانایی سخن گفتن داشت که البته از سخن گفتنش هم بیم دارم اضطراب از اینکه شاید ازم بخواد فراموشش کنم . ریچار باخ نویسنده مورد علاقه من اینطور در کتاب پلی به سوی جاودانگی می نویسه :

شهود در گوش جان ما زمزمه می کند : ما گرده های بی بهای خاک نیستیم . ما همه یک سر رمز و راز و جادوییم !

آرزویی در سر نمی شکفد جز آنکه توان بر آوردنش نیز به تو ارزانی شده باشد .

فکر می کنم که باید پلی به سوی جاودامگی رو یه باره دیگه بخونم .

چرا کتابها اینقدر فوق العاده و توانا و جذاب هستند ؟
چرا کنار ما هستند و ما بهشون بی توجه هستیم ؟

چرا ؟

مهدی هومن دوشنبه 7 مرداد 1387 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

تغییر لامه زندگی هست درسته ممکنه گاهی اوقات آزار دهنده باشه اما با مرور زمان لازم بودن اون روشن میشه .
و اما عشق و معشوق . عشق چیزی هست کمیاب اما نایاب نیست و اگر روزی عشقها تکرار شوند جهان زیبا خواهد شد . حداقل بهتر از این خواهد شد .
سبز باشی

سیاوش دوشنبه 7 مرداد 1387 ساعت 03:57 ب.ظ http://nabsh.blogsky.com

درود بر تو دامون ... دقت فوق العاده و درست و تیزبینانه ای بود که حال که نگاه می کنم می بینم کاملاْ درسته و جالبه که اصلاْ متوجهش نبودم ... تبریک میگم به تیزهوشی و نگرانی و هشدارت .. سپاس رفیق ..

مهدی هومن دوشنبه 7 مرداد 1387 ساعت 06:16 ب.ظ http://www.shereparsi.persianblog.ir

نمی دونم اما می دونم تا وقتی که مردم معنی عشق رو نفهمند وضعیت خوبی رو نمیشه برای جامعه پیش بینی کرد . تا زمانی که هدف پسران و دختران برای دوستی با هم بی هدفی باشه عشق هم جایی نداره و این امر موجب شکسته شدن هزاران شاید میلیونها دل بشه . اما اگه نسل بعد عشق رو واقعاً بفهمه و اون رو بازی ندونه جامعه موفقه . شما بد بین نشدی شما واقعیت جامعه رو می بینی و معلومه که در این جامعه عشق مفهومی نداره

پرویز پنج‌شنبه 10 مرداد 1387 ساعت 09:52 ب.ظ

زندگی بی تغییر ارزش زیستن نداره... شاید منظورت اینگونه تغییراته... نه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد