پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

پرواز شامگاهی درناها

تنها آن کس که کارد می کشد اسحاق را بدست می آورد.

باخیجی

یادداشت: با تشکر از دوستان عزیزی که زحمت کشیدند و نظر دادند سعی کردم جوابی در پاسخ به نظراتتون در این بخش قرار بدم. دوست داشتید میتونید بخش نظرات رو ببینید.

 

چند روز پیش که در انتظار یکی از دوستانم گوشه خیابون کاشته شده بودم و مثل همیشه داشتم مردم رو دید میزدم. یه زن چادری تقریبا جوون با عجله و با کمی تردید بهم نزدیک شد. نمیدونم چی توی قیافه من بود که از بین اینهمه خلایق من رو انتخاب کرده بود برای همچین سوالی و پرسید این دور و برها (باخیجی) سراغ ندارم؟!!! (باخیجی به ترکی یعنی فالگیر) و من که چشمام از تعجب اندازه دو تا سکه 2 تومنی شده بود گفتم نه. نمیشناسم و اون با عجله رد شد . نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. صداش زدم و گفتم برای چی دنبال فالگیر میگردی؟ جواب داد: بچه ام مریضه!! گفتم خب ببرش دکتر!! گفت: دکتر بردیم خوب نمیشه و با همون سرعت قبلی رد شد و رفت....

چند روز بعد اون ماجرا یکی از اقوام تعریف می کرد که همسایه شون که خانومیه تحصیل کرده و کارمند هر ماه با آژانس میره به شهری که حدود 2 ساعت با اینجا فاصله داره و برای طلسم کردن شوهر و خانواده شوهرش لعنت نامه و از این کوفت و زهرمارها میگیره!!! ...

چیزی که برای من جالبه نفس وجود فالگیر نیست. چون توی هر جامعه ای این تیپ افراد وجود دارند و جادوگرها, فالگیرها و رمالها بخشی از فرهنگ هر جامعه ای رو تشکیل میدهند که البته توی برخی از کشورهای بسیار پیشرفته مثل کشور ما!!! آمارش بسیار بسیار فراوونه. مساله جالب اینه که تا به حال فکر کردید چرا زنها 99 درصد مشتریهای این فالگیرها رو تشکیل میدهند؟! اصلا تا به حال دیدین و شنیدین که یه مرد به هر دلیلی بره پیش فالگیر؟؟!!

خوب این مساله می تونه دلایل زیادی داشته باشه. خیلی از این دلایل رو همه مون میدونیم. جهالت, بی سوادی, اعتقاد بیشتر به خرافات به طور کلی در بین قشر زنان و ... اما یه مساله ای که بیشتر توجه من رو جلب میکنه و شاید خیلی زیاد بهش توجه نشده اینه:

ناتوانی

زنان در کل و زنان ایرانی بیشتر همیشه در موضع ضعف نگه داشته شدند. در جامعه مرد سالار ما زن اختیاردار هیچ چیزی نیست حتی پول و ثروت خودش (پست قبلی حدیث 9 رو ببینید). فرزندی که به دنیا می آره به راحتی ازش گرفته میشه. در مقابل ظلم و ستمی که شوهر بهش میکنه بی دفاع رها شده و هزاران مورد مشابه و نامشابه دیگه

و نتیجه چی میشه؟ همه انسانها توانایی مبارزه کردن رو ندارند. همه زنها به حقوق خودشون آگاه نیستند. پس در این دست اندازی نا امیدانه برای بقا خیلی ها پناه بردن به فالگیر رو انتخاب می کنند.

 

- خودت یا دخترت شوهر نکرده؟ چاره کار: فالگیر

+ در جامعه ما دختر حق انتخاب مرد مورد علاقه اش رو برای دوستی و زندگی مشترک نداره

- اسباب خونه ات رو دزد برده و می خوای سارق رو پیدا کنی؟ چاره کار: فالگیر

+ در جامعه ما مراجع قانونی هیچ وقت موفق به پیدا کردن مجرم نمیشند و تو خودت هم ناتوانتر از اونی که بتونی به تنهایی به دنبال سارق بگری

- کودکت بیماره؟ چاره کار: فالگیر

+ در جامعه ما اگر شوهر اجازه نده مادر حق بردن بچه اش رو به درمانگاه هم نداره. از طرفی در باور زن ناتوان عدم بهبود بچه مریض ناشی از ناتوانی دکتره

- شوهرت کتکت میزنه؟ زن دوم گرفته؟هزینه زندگیت رو تامین نمی کنه؟ چاره کار: فالگیر

+ در جامعه ما هیچ مرجع قانونی پشت و پناه زن برای گرفتن حقوقش نیست

- حوصله ات سر رفته و دنبال تفریح میگردی؟ چاره کار: فالگیر

+ در جامعه ما زن اجازه هیچ تفریحی جز رفتن به مراسم روضه خونی یا اگه خیلی متجدد باشه مهمانیهای زنانه که البته توی اونها هم فال قهوه میگیرند رو نداره

و......

 

 جهالت ناتوانی می آورد و ناتوانی جهالت. این یک چرخه بسته معیوب است.

نظرات 9 + ارسال نظر
آوای خاموش سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 01:17 ق.ظ http://360.yahoo.com/behijoon64

متاسفانه وقتی هم که به زنان در بند اسارت ما، آزادی داده میشه،این آزادی دستاویز ایجاد اسارت دیگه ای میشه به نام: فمینیزم! فمینیزم اونم از نوع کاملاً وحشیانه(حاصل کج فهمی های کورکورانه از مفهوم آزادی در غرب!) زن ها می خوان تلافی همه ی اسارت هاشون رو سر مردان، و گاهی حتی سر زن های دیگه در بیارن. چیزی که چهار سال از نزدیک شاهدش بودم و هر لحظه از دیدن این اسارت عهد جدید که به نام آزادی به خرد زنان ما دادند عذاب کشیدم. فمینیزم وحشیانه ی جامعه ی ایران، چیزیه که مثل سرطانی بدخیم به صورت کاملاً‌ خاموش در جامعه ی بی هویت ما داره ریشه می دوونه، و هیچ کس به فکرش نیست: چون زن های تازه رها شده از بند مردسالاری سنتی اون رو رویای دیرینه ی خودشون یعنی آزادی می شناسن و به هیچ وجه حاضر به از دست دادنش نیستن و مردهای تنگ نظر و محدود شده ی ما هم این به اصطلاح آزادی رو بهترین فرصت برای تخلیه ی عقده های جنسی،ارضای غرایز و هوسباری های در نطفه خفه شده ی خودشون می دونن. در حال حاضر بین همه ی مسائل جامعه، اساسی ترین و مهم ترین گفتمان های جامعه ی امروز ما یعنی آزادی و دین(به معنای اصیل خود)به ورطه ی فراموشی سپرده شده اند و با تفاسیر کاملاً غلط در هر دو جبهه ی موافق و مخالف خود در جریانند. جامعه ی ما به طور کاملاً‌خاموش در شرف انفجاری بسیار اسفناک و سقوط به ته باتلاق بی هویتی و فنای فرهنگی قرار داره و در نهایت به گندزاری فرهنگی مبدل خواهد شد

در مورد کج فهمی های که از آزادی شده باهات موافقه اما در مورد رهایی زنان از بند مردسالاری نه! این رهایی چیزی یه که با جارو جنجال توی سینما و تلویزیون و دانشگاه و سایر مجامعع به اصطلاح روشنفکری ازش حرف میزنند و تبلیغش رو میکنن اما اصلا وجود خارجی نداره. فقط یه دستاویزه برای تسکین موقت عمومیت جامعه

تایماز سه‌شنبه 21 خرداد 1387 ساعت 12:52 ب.ظ

اینایی که گفتی خیلی خوبه که!!!!!!!!
من هنوز شماره اسرافیل رو دارم هاااا!
دعا مینویسه در حد خدا! خدا هم کم میاره و مجبور میشه کن فیکون بازی در بیاره!
کارش خیلی درسته! حتی به منم میگفت یه دعا برات مینوسیم بذار زتوی کفشت! بعدش به هر زن یا دختری نگاه کنی در جا عاشقت میشه!
منمم گفتم نه بابا همینجوریش وقتی میرم خیابون پشت سرم آمبولانسهای شهر کلی جنازه جمع میکنن و الخ
اینایی که گفتی خوبه پس!!!

آره مهندس اینا خیلی هم خوبه
ضمنا اسمت رو به عنوان اولین مردی که به فالگیر مراجعه میکند دادم به کتاب رکوردهای گنیس!!
به زودی معروفتر و دخترکش تر از حالات میشی (دیییییی)

کاپیتانی بدون هواپیما چهارشنبه 22 خرداد 1387 ساعت 12:22 ب.ظ

دامون جان سلام
جالب بود....
همه جای دنیا این مسائل هست
درست و غلطش به عقاید افراد بر میگرده

البته کاپیتان عزیز
منم معتقدم که همه جای دنیا هست. اما جدا از اعتقاد یه سری فاکتورهای دیگه هم توش دخیلند

ایسکرا پنج‌شنبه 23 خرداد 1387 ساعت 06:07 ق.ظ http://isskra.persianblog.ir

با بودن قوانین ١۴٠٠ سال کهنه و گندیده اسلامى و سیستم آموزش و پرورش زهرایى و امام زمانى مگر انتطارى بیشتر از این هم هست؟ البته بیشتر براى زنان پیر و میانسال، قبول دارم. دلیلش بیشتر اینه که زن در اجتماع حق حضور فعال نداره. باید در خونه نوکرى شوهر و فرزندان رو بکنه، جارو بزنه و تمیز کنه و بشوره و بدوزه. از همه بدتر هم زن نه تنها استقلال اقتصادى نداره که بتونه رو پاى خودش بایسته، بلکه انسان کامل هم محسوب نمیشه. به این کثافات مذهبى باید پایان داد.

ایسکرای عزیز
دربست موافقم باهات. البته متاسفانه الان در قشر جوون این کارها به نوعی تفریح, وقت گذرونی و عادت تبدیل شده که اینم میتونه در دراز مدت خطرناک باشه.

سیمین پنج‌شنبه 23 خرداد 1387 ساعت 03:01 ب.ظ

سلام. من از طریق وبلاگ نیروانا وبلاگت رو دیدم و دستنوشته هات و مخصوصا اون احادیث به نظرم جالب اومد.وبلاگت مثل دفترچه خاطرات میمونه قشنگه هرچند هنوز وقت نکردم خوب بخونمش.من معمولا کامنت نمیدم اما یک چیزی میخواستم بگم:حرف شما درباره خرافات و بیهودگی ان و بیسوادی مردم صحیح اما نباید احساسات یک مادر مستاصل را به مسخره بگیرین.ان زن هم بچه اش مریض و شاید هم رو به مرگه دکترها همه جوابش کردن و مادر نمیتونه بپذیره.پس چون از علم جواب نمیگیره میره دنبال خرافات از سر استیصال.فقط همین.درمورد جامعه هم من شخصا فکر میکنم اعتقادات خرافی و مذهبی بشدت در حال کمرنگ شدن است و موردیکه شما تعریف کردی مشتی نمونه خروار نیست.ادم از سر استیصال چه کارها که نمیکنه.موفق باشی.

سیمین جان اول اینکه ممنون که اومدی و نظر دادی. به قول یکی از دوستان معمولا بهترین خوانندگان اونایی هستند که نظر نمیدند!! و در جواب حرفت من اصلا قصد مسخره کردن اون مادر رو نداشتم و ندارم. چیزی که دل من رو میسوزونه عجز و ناتوانیه که با روش غلطی سعی در تسکینش هست. اگر این مادر به خدا پناه میبرد یا به امام و پیغمبر باز هم برای من قابل قبول بود اما پناه بردن به دامان کسی حتی عاجزتر از خودت که برای تامین نون شبش محتاج پولیه که تو بهش میدی خیلی دردناکه و خیلی دلم رو میسوزونه.

دختربهار پنج‌شنبه 23 خرداد 1387 ساعت 10:13 ب.ظ

یکی از دوستام که متاهله امروز از زندگی مینالید و می گفت با وجود یه بچه رفتم دانشگاه٬ شوهرم مرد همراهی نبود٬ ...٬کاش ازدواج نکرده بودم٬ کاش بچه دار نشده بودم...بهش گفتم اون چیزی که تو رو تبدیل به زن قوی که الان روبروی من وایستاده کرد مبارزه با همین سختیهاست. . .
زنهای جنگجو می تونن با این ناتوانی که جامعه٬محیط و جنسیت بهشون تحمیل کرده مبارزه کنند و خودشون رو به چالش بکشن شاید نتیجه ایده آل نباشه اما میشه جزو زنان نادان نبود. هر کس در زمان مناسب راه مناسب خودش رو بالاخره پیدا می کنه..

خوشحالم که دوباره میبینمت
حرف منم همینه. میشه مبارزه کرد. میشه نادان نبود. و به قول تو نتیجه زیادم مهم نیست. امیدوارم همیشه اینجا ببینمت چون حرفهات و نظرات همیشه اون آرامشی رو که هیچ وقت نداشتم حتی برای یک لحظه هم که شده بهم میده و این خیلی لذت بخشه.

عقاب شنبه 25 خرداد 1387 ساعت 07:38 ب.ظ

خرافات همه جا هست
کم و زیاد داره
بحث جالبیه
منم دوست دارم بدونم چرا ذات زنها بیشتر خرافات پسند تره
این مخصوص ایران نیست
ظاهرا همه جا اینجوریه و به نظر من یه عامل که بیشتر تو جامعه ما به چشم میاد همون محدودیت زنهاست و یه کاتالیزور قوی به اسم دین یا مذهب
بسیاری از این افکار زاییده حرفها و نقل قول های به ظاهر اضافه شده به دین هستن
به نظر من این واسه کل ادیان صدق میکنه
ولی دین و مذهب رایج در کشور ما به خاطر اتکا به حرفهایی تحت عنوان حدیث بیشتر با خرافات گره خورده
ولی این بحث که چرا جنسیت زن بیشتر خرافات رو میپسنده مقوله ایه که بیشتر باید در موردش حرف زد
سوره طلاق رو بخون
در مورد احکام زنان

این بحث برای خود من هم جالبه. فکر میکنم یه سری مسایل روانی علاوه بر مسایل اجتماعی هم در گرایش بیشتر زنها به خرافات نقش داشته باشند. به هر حالی چیزیه که من تخصصی در موردش ندارم و نمیتونم اظهار نظر قطعی کنم.
حتما می خونمش . مرسی که گفتی

تایماز یکشنبه 26 خرداد 1387 ساعت 10:04 ق.ظ

تو به واسطه حافظه ضعیف و بدی که داری همیشه محتاج رفرنسی!! باید به یادت بیارم اسرافیل رو که کی بود؟ همینجا در موردش برات نوشته بودم!
اسرافیل نگهبان ساختمونی بود که من داشتم میساختمش!
میگه مار از پونه بدش میاد دم در خونه ش سبز میشه! حالا حکایت ماست! گاهی بهش میگفتم تو که اینقدر کارت درسته یه دعایی هم واسه خودت بنویس که محتاج نون شبت نباشی!
میدونی چی میگفت؟ میگفت: ما اجاق هستیم!!!!!! اجاق ها دعاشون فقط برای سایرین اثر میکنه! تازه ما پول نمیگیریم مردم خودشون به نسبت کرمشون بهمون پول میدن! کاش دعاشو میگرفتم و میذاشتم توی کفشم! شاید فرجی میشد! :دی
متاسفانه گینسی نشدم هنوز! اما ممکنه یه روز به واسطه تعداد دخترهایی که کشتم برم تو گینس :دی :دی

مهندس من خوب خوب یادمه اسرافیل کی بود!! خوب مگه کارگر ساختمون نمیتونه فالگیر باشه؟ یا دعا نویس؟ پس عملا همونی میشه که من نوشتم. در ضمن این آخرشو راست گفتی ها کاش میگرفتی بلکه بختت باز میشد (دییی)

سعید یکشنبه 26 خرداد 1387 ساعت 08:08 ب.ظ http://ensanetaqi.blogfa.com/

damu jan hamun matlab tozih mide ke che xabare in ruz...vali 30 khordad roozi bud ke gharare sasrkube chap az tarafe jomhuri eslami va gharb tasvib shod .30 khordad hezaran nafar ghatle am shodan hezaran faa;le siasi chap va communist ke dar zendanha budan be jorme molhed va zede din be jorme kafar va... edma ya tir baran shodand.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد