من زاده شدم
نیاکانم نه شاهزاده بودند و نه پس مانده پیامبران
در لحظه تولدم نه فرشته ای بر بالین مادرم حاضر شد و نه شیطانی
من زاده شدم
روز تولدم نه کاخی ویران شد و نه ایوانی فروریخت
تولدم نه بشارت داده شده بود و نه اخطار داده شده
من زاده شدم
نه با عطر اقاقیها
نه با نغمه مرغان بهشتی
و نه با ریزش متبسم باران
من زاده شدم
در شبی از شبهای سرد زمستان آذربایجان
و صبحدم چشم گشودم بر سپدی برف
و اینک من هستم
زاده سرزمین کوه و تگرگ و مقاومت
فرزند برف و بوران
هستیم برای تغییر این جهان نیست
از هرچه پیام آور و مصلح و ناجی هراسانم
هستیم اثبات وجود هیچ کس و هیچ چیز نیست
از هرچه برهان برای اثبات ناشناخته ها بیزارم
هستیم تلاشی نیست برای رسیدن به آن رستگاری پوج و ابلهانه
از هرچه بهشت و ثوابکاری آمیخته با طمع گریزانم
هستیم چند دقیقه ای رقص مستانه است در این دنیای پوچ
و تمام تلاشم
هر چه زیباتر شدن این رقص
و محو و مدهوش شدن در این شیدایی زودگذر
به همین سادگی
تولدم مبارک
واقعا تولدت مبارک.
توهم فرزند آذربایجانی؟شاید به خاطر همینه که برفو دوست داری.
تولدت مبارک.
وایییییییی دامون همه شو خودت نوشتی؟
عالی بود ! عالی به معنی واقعی کلمه
پست قبلیت هم خیلی قشنگ بود اما این یکی شاهکار بود
تولدت مبارک دوست خوب من!
چقدر زیبا بود این ثوابکاری آمیخته با طمع
و امیدوارم توی این رقص مستانه تنها نباشی و با اونی که دوسش داری با هم برقصید.
چقدر زیباتر خواهد بود این رقص. پس همه سعیت رو بکن که زیبا برقصی
تولدت مبارک
شاد باشی
با سه روز تاخیر ولی تولدت خیلی مبااااااااااااارک ! :*:*
واییی خیلی وقت بود نیومده بودم :)
چه روزیم اومدم :دیییییییی
خیای خوشمل نوشته بودی دمت گرم (چشمک)
بابای دامون جون جونم !!
سلام دامون جونم!!
اره منم برگشتم بلاخره :دیییییی
میلم رو گذاشتم برات کاری داشتی هستم (چشمک)
بابای
میدونی همه میگن تولدت مبارک
اما من میگم امیدوارم هر سال که از این واقعه میگذره با خوشی و سلامتی بگذره
رقص مستانه چند دقیقه ای ات در این دنیای پوچ مبارک...
با آرزوی هر چه زیباتر شدن این رقص و محو و مدهوش شدن ات در این شیدایی زودگذر...
ممنون از کامنت...
چه زیبا دامون جان .. چه زیبا ... درود و تبریک به تو دامون عزیز .. از نظرت هم ممنون .. نمی دونم میشه خط ها و صفحه ها و کتابها افزود بر این پارادوکس های رنج آور ولی چه فایده .. کارمان زین پس این باشد که از مرحله ی خود یافت گذر کنیم و به رهیافتی شاید برسیم ... البته بدون فراموشی و هدر دادن فرصت کوتاه زندگی مان که برای ما متاسفانه تا به امروز به نظر می رسد چنین شده !
من دیر رسیدم برای تولدت. تجربه همه چیزهایی که تا حالا تجربه کردی به همه سختیهاش می ارزید٬ نمی ارزید؟
تولدت با تاخیر مبارک...
سلام دامون عزیز
تولدت رو خیلی زیبا شرح دادی ، هر چند که دیر رسیدم ولی از صمیم قلب تبریک می گم .
موفق باشی .
شما رو به دوماهنامه ادبی خود که شامل داستان کوتاهی از خودم و ........... می باشد رو دعوت می کنم و خوشحال میشم که نظرت رو بدونم .
سلام
اول اینکه زادروزت مبارک
دوم اینکه نظری از شما درباره ی اعتقادات خواندم(سوپ جوجه)
که مرا اینجا کشاند
چند پست اولتان را خواندم برایم جالب بود
دستنوشته هایتان زیباست.
اما اعتقاد خوبست به شرط آنکه درباره ی پذیرفتنش آزاد باشی...
سلام دامون عزیز
امیدوارم که خوب خوب باشی
من رو باید خیلی خیلی ببخشی که دیر اومدم
این چند وقت سرم شلوغ بود
انشااله که 1000 سال زنده باشی و موفق
تولدت مبارک